معلم روی دفتر تمام بچه ها نوشت : (( داد ))
ــ دال ، الف و دال ــ
کودکی تمام شب
مشق داد می نوشت
معلم مکتب جمله های من ! بیا و مشق هایم را خط بزن .
بیا وگریز دل ، از طفل به دریا رفته را ببین
یادم هست آخرین روز :
آنروز که در پشت لبخندهایت ، کوهی از موفقیت را برایم آرزو کردی ! . . .
وچه غمی بر دلم نشست وقتی که تو رفتی ومن ماندم !
اما فردا اگر بیایی ؛
دیگر مشق هایم خط خطی نخواهند بود .
راستی ،
از تو فقط شعری برایم مانده است :
. . . (( بی تو مهتاب ،
شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم ، خیره به دنبال تو گشتم .))
بیا وباز هم برایم از عطر بابونه بگو .